ترجمه Reading درس اول
1-امروزه تقریبا در هر خانه ای یک دستگاه تلویزیون وجود دارد.در بسیاری از کشور ها شما از بین حدود چهل کانال مختلف حق انتخاب دارید.بعضی از آنها تنها یک نوع برنامه مثل اخبار،ورزش،موسیقی،تئاترو فیلم را نمایش می دهند.اکثر آنها برنامه های گوناگونی را نشان می دهند که به بینندگان خودفرصت انتخاب هر یک را می دهند. اخیرا تحقیقی در یکی از کشورها نشان می دهد که یک فرد بطور متوسط سه و نیم ساعت را صرف تماشای تلویزیون می کند.خانمهای خانه دار بزرگترین گروه بینندگان بودندآنها زمانی که شوهران شان سر کار بودند بطور متوسط حدود 5 ساعت را صرف تماشای تلویزیون می کردند.
2-برای خانواده های دارای فرزند بزرگترین مشکل این بود که فرزندان خود را بخاطر انجام تکالیف شان از تلویزیون دور نگه دارند.پس تلویزیون چه اثری بر زندگی مردم دارد؟
3-برای فهمیدن این موضوع اخیرا یک آزمایش عجیبی صورت گرفت.از یک گروه44 نفره خواسته شد که مدت یک ماه تلویزیون تماشا نکنند.خانواده ها تحت مطالعه قرار گرفتند تا معلوم شود چه تغیییری در زندگی شان بر اثر ندیدن تلویزیون ایجاد می شود.
4-چهار تا از خانواده ها دریافتند که بدون تلویزیون نمی توانستند به آسانی زندگی خود را ادامه دهند،و آزمایش را رها کردند.آنها گفتند که نتوانستند راه دیگری را برای گذراندن اوقات فراقت خود پیدا کنند.از بین آنهایی که با موفقیت تلویزیون تماسا نکردند مشاهدات جالبی گزارش شد.
5-بعضی از خانواده ها از پایان کشمکش های اعضای خانواده ها بخاطر اینکه چه برنامه ای را تماشا کنند خوشحال بودند.در بعضی از خانواده ها اعضای خانواده زودتر به رختخواب رفتند.اعضای خانواده دریافتند که کارهای دیگری مثل مطالعه یا بازی والیبال را انجام دهند.اعضای خانواده ها فهمیدند که بدون تلویزیون وقت بیشتری را برای صحبت کردن یا بازی بین خودشان دارند.وقت شام بدون فشار تلویزیون راحت تر و آرام تر شده بود.در چند مورد توان بینایی بچه ها بهتر شده بود.
6-بعضی از بچه ها دریافتند که در مدرسه چیزی برای صحبت کردن در مورد آن ندارند.بعض از مادران فهمیدند که حرف کمتری برای گفتن به بچه های کوچک شان دارند.
7-در پایان آزمایش،بیشتر خانواده ها تقاضا کردند که تلویزیون به خانه های شان برگردد.اما گفتند که در آینده تنها برنامه های مشخصی را تماشا خواهند کرد،و نخواهند گذاشت تلویزیون زندگی آنها را تحت تاثیر قرار دهد.
درس دوم: ارزش آموزش و پرورش
1- تحصیل هدف نیست بکه وسیله ای برای یک هدف است.به عبارت دیگر ما بچه ها برای تحصیل آموزش نمی دهیم.هدف ما آماده کردن آنها برای زندگی هست.به محض اینکه ما این حقیقت را متوجه شویم،خواهیم فهیمد که انتخاب یک سیستم آموزشی که واقعا ً بچه ها را برای زندگی آماده کند،خیلی مهم است.این کافی نیست که فقط اولین روش آموزشی را یک شخص می باشید انتخاب کنیم یا همان سیستم آموزشی قدیمی را ادامه می دهیم بدون اینکه آنرا آزمایش کنیم تا ببینیم آیا این سیستم در حقیقت مناسب است یا نه!
2- در بسیاری از کشور های پیشرفته معمول بوده است که فکر کنند با تحصیل آزاد برای همه،گه ثوتمند و چه فقیر،با هوش ویا کودن،شخص می تواند همه ی مشکلات یک جامعه را حل کند و یک ملت کامل بسازد.اما هم اکنون می توانیم دریابیم که تحصیل آزاد برای همه کافی نست.در این کشورها می بینیم که تعداد فراد با مدارک دانشگاهی نسبت به مشاغل بیشتر است.آنها به علت داشتن مدرک دانشگاهی از انجام کارهاییی که فکر می کنند(پایین) است،خود داری میکنند و در حقیقت آنها کاری را که با دست انجام شود را دوست ندارند.
3- اما باید درک کنیم هر جامعه ای نیاز ه خدمات متفاوتی دارد و همه مشاغل مهم و مفید هستند.ما برای تولید مواد غذایی به کشاورزان احتیاج داریم.برای آموزش به مردم و معلمین احتیاج داریم.برای معالجه ی بیماران به پزشکان احتیاج داریم. ما به افرادی نیازمندیم که خیابان های ما را تمیز کنند و زباله ها را از خانه هایمان بیرون ببرند.اما میتوانیم بگوییم که همه باید اموزش ببینیم.این آموزش باید خص را برای شغلی که بتواند به بهترین نحو انجام دهد مهیا کند. ما میدانیم که همه ی مشاغل مفید هستن و هیچکس نباید از کاری که انجام می دهد شرمنده باشد.
درس سوم
حافظه
اگر شما برای مدتی از دست ها و پاهایتان استفاده نکنید آن ها ضعیف می شوند .
وقتی شما دوباره شروع به استفاده کردن از آن ها می کنید ، آن ها دوباره به آرومی (به تدریج) قوی می شوند.
همه این(موضوع) را می دانند و هیچکس به فکر سوال درباره این واقعیت نیست .
با وجود این افراد زیادی هستند که به نظر نمی رسد بدانند که حافظه به همین طریق کار میکند .
حافظه توانایی مغز برای نگداری و ثبت حوادث گذشته است .
مغز می تواند مقدار زیادی از اطلاعات را ضبط کند . اما بعضی از اطلاعات که به مغز می رسند فراموش می شوند .
روانشناسان معتقدند که فراموشی به طور یکنواخت صورت نمی گیرد
آن در ابتدا سریع است ، سپس کند می شود .
بنابراین بیشتر چیزها در اولین ساعات یا روز بعد از آن که آموخته می شوند ، فراموش میشوند. اما بعد از یک هفته یا همین حدود، کمتر چیزی فراموش می شود.
چندین روش وجود دارند که به ما کمک میکنند تا چیزها را برای مدت طولانی به خاطر داشته باشیم.
یکی از آن ها یادگیری باتکرار است.
یادگیری باتکرار، گفتن چیزی(مثلا یک شعر) به صورت بارها و بارها است. اینکار باعث می شود که آن در ذهن بماند .
گفته میشود که بعضی از مردم حافظه تصویری دارند (یعنی) توانایی به یادآوردن، تمام جزئیات ، اشیا یا مناظری که درآن ها فقط به طور مختصر و گذرا دیده اند. آنچه به یاد داریم و روشی که آن را به خاطر می آوریم ، تحت تاثیر علایق ، روش فکرکردن ماست . درحقیقت ما ممکن است به طور کامل هوشیاری خود را از حوادث خیلی مهم از دست بدهیم .اگرچه آن ها برای ما سخت یا دردناک باشد.
فقدان ناحیه وسیعی از حافظه در بعضی بیماری های روحی و جسمی اتفاق می افتد ، روانشناسان در جست و جوی پایه و اساس شیمیایی حافظه در مغز بوده اند.
دزس چهارم
1. بازی های المپیک هر ساله افراد زیادی را به خود جلب میکند. این رقابتی بین بسیاری از ملل جهان است.آن هر چهار سال یکبار برگزار میشود.تعداد زیادی از ورزشکاران از کشورهای مختلف در این رقابت ها شرکت می کنند.رویدادهای زیادی مانند:دو و میدانی،شنا ، بوکس، ژیمناستیک، کشتی و غیره وجود دارند.
2. بازی های المپیک ابتدا در یونان آغاز شد.درآغاز یک بازی یک روزه بود و بعدا بازی پنج روزه شد. این بازی ها در دشت های المپیا برگزار می شدند، و اساسا جشن های مذهبی بودند.
3. امروزه بازی های المپیک نقش مهمی را در گردهم آیی جوانان به طور دوستانه از ملیتهای مختلف ایفا می کند. کمیته بین المللی(آی اسی)درمورد محل بازی های المپیک تصمیم می گیرد و همه رویدادها را کنترل و سازماندهی می کند.
4. از سال 1896 بازی های المپیک هر چهار سال یکبار برگزار شده اند.بازی ها در سال های 1916،1940،1944 به علت جنگ های جهانی برگزار نشدند.امروزه هزاران زن و مرد در بازی ها شرکت میکنند.درسال 1924 اولین بازی های المپیک زمستانی برگزار شدند.
5. بازی های المپیک شامل بازی های دو هفته ای تابستانی و رقابت های ده روزه زمستانی هستند.صدها میلیون بیننده شانس های(بخت های)کشورهایشان را از تلویزیون دنبال می کنند.
6. بازی های المپیک زمستانی همیشه در کشورهایی که کوه هایی که کوه های پوشیده از برف دارند ، برگزار می شوند. این بازی ها شامل:اسکی ، اسکیت، هاکی روی یخ و غیره هستند.
7. به برنده هر رقابت (مسابقه) یک مدال طلا اعطا می شود.تیم ها یا افرادی که مکان دوم را کسب می کنند مدال نقره دریافت می کنند درحالی که به برنده مکان سوم یک مدال برنز داده می شود.
درس پنجم
هرکلمه یک معما است
1. آیا شما می دانید که آن کلمه چه معنی می دهد؟ البته شما می دانید منظورتان چیست وقتی که آن را می گویید. ولی آیا می دانستید که درست یک صد سال پیش کلمه (هِلو) وجود نداشت ؟ در آن روزها مردم می گفتند (حالتان چطور است) یا (صبح بخیر) وقتی آن ها با یگدیگر صبحت می کردند. و آنها فقط وقتی که باهم بودند می توانستند با یکدیگر صبحت کنند.
2. سپس الکساندر گراهام بل تلفن را اختراع کرد. مردم توانستد با یکدیگر صحبت کنند حتی وقتی که آنها دور از هم بودند.وقتی شخصی صدای گفتگویی را از تلفن و از فرسنگ ها راه دور می شنید ، آنقدر هیجان زده میشد که نمی توانست بگوید(حالتان چطور است؟) یا ( صبح بخیر) اما او همچین می ترسید که اگر داد نزند شخصی که در انتهای دیگر خط (سیم) است صدای او را نشنود.بنابراین او فریاد می زد(هالو) این یک کلمه ی خیلی قدیمی بود.
3. بعد از مدتی ، مردم این کلمه را کمی تغییر دادند.آنها به جای آن هِلو گفتند.بعدا،یادگرفتند(فهمیدند)که اصلا مجبور نیستند فریاد بزنند. اما تا آن زمان این کلمهبه صورت عادت درآمده بود.امروزه اکثر مردم هنوز(هِلو) می گویند ، وقتی که تلفن را برمی دارند.
4. کلمات جدید به وجود می آیند هر وقت که به آنها نیاز باشد.کلمات جدید همیشه درحال ابداع (ظهور)هستند.
5. بعضی از کلمات جدید بخشی از زبان می شوند درست مثل کلمه (هِلو) آن کلمه چون خیلی مفید بود حفظ شد. کلمات جدید دیگر که خیلی مفید نیستند، ممکن است به زودی فراموش شوند.
جهان همیشه درحال تغییر و تحول است ، کلمات هم همین طور هستند .
6. هرکلمه یک نوع داستان رازگونه درپشت خود دارد، درست مانند هلو(که داستانی دارد)هر کلمه معمایی است .
7. حل بعضی از این معما ها آسان است. به عنوان مثال کلمه بریک فست از دو کلمه بریک(شکستن)و فست(روزه)تشکیل شده است.شما می دانید بریک چه معنایی می دهد.و وقتی کسی روزه می گیرد، به معنای آن است که او چیزی نمیخورد.اکثر مردم از زمانی که به خواب می روند تا زمانی که صبح بیدار می شوند روزه می گیرند.وقتی که غذای صبح خود را می خورند آنها روزه شان را می شکنند(باز می کنند)
8.اما بعضی از معماهای لغوی کمی سخت تر هستند.کلمه پِی پِر (کاغذ) از نام گیاهی به نام پاپیروس گرفته شده است.پاپیروس در گشورهای پرمسیر مانند مصر می روید. سالها پیش در مصر انسان ها یادگرفتند که چگونه از پاپیروس ورقه های کاغذ درست کنند.آنها از این ورق ها برای نوشتن روی آنها استفاده می کردند.بدین علت است که امروزه کلمه کاغذ که از پاپیروس گرفته شده، برای ورقه هایی که روی آنها نوشته می شود به کار می رود. اما کاغذ امروزی اصلا از پاپیروس ساخته نمی شود.